Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-29@10:16:11 GMT

با خدا آشتی کردم، عشق و پول و احترام آمد + فیلم

تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۵۴۲۱

‍‍‍‍‍‍

بهرام بهاری متولد ۱۳۶۲ مبتلا به بیماری دیسروفی عضلانی است، که تجربیات خود را در قالب یک کتاب به نام «چله شکرگزاری» نوشته است، این بیماری یک بیماری ژنتیکی و تحلیل عضلانی پیشرونده است.

گفت وگوی این نویسنده و همسرش با خبرنگار فرهنگی ایرنا را بخوانید.

واکنش شما نسبت به این بیماری چه بود؟

بعد از ابتلا به این بیماری، از آنجا که عضلاتم به مرور زمان تحلیل می رفت خیلی دنبال این بودم که بتوانم راهی را برای رسیدن به موفقیت در زندگی پیدا کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای همین کارهای زیادی انجام دادم، از بازیگری تئاتر گرفته تا موسیقی و انواع کارهای هنری. ولی از آنجایی که فعالیت های فیزیکی ام مدام در حال محدود شدن بود در این فعالیت ها به موفقیتی دست پیدا نکردم.

برای همین فکر کردم چه کار باید انجام دهم که بتوانم برای خودم آینده ای را ترسیم کنم. بنابراین به برنامه نویسی روی آوردم که نیاز به فعالیت فیزیکی کمتری داشت.

من در فضای مجازی فعالیت زیادی داشتم و در این فضا با واقعیتی تلخ روبرو شدم و آن این که معنویت نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا رو به کمرنگ شدن است. خودم هم در زندگی دچار این مشکل بودم و برای همین در زندگی ام با مشکلات خیلی زیادی روبرو شدم. بعد از این که دوباره به خدا روی آوردم و با پروردگارم آشتی کردم نعمات زیادی وارد زندگی ام شد. عشق آمد، پول آمد، احترام و عزت و نفس و آرامش هم آمد. از آنجا بود که زندگی ام تغییر کرد و مسیرها به رویم باز شد.

PausePlay% buffered00:0000:00UnmuteMuteSettingsCaptionsDisabledQualityundefinedSpeedNormalCaptionsGo back to previous menuQualityGo back to previous menuSpeedGo back to previous menu0.5×0.75×Normal1.25×1.5×1.75×2×4×Exit fullscreenEnter fullscreenDownload

چطور با همسرتان آشنا شدید؟

اصلا اولین مورد مثتبی هم که پیش آمد آشنایی با همسرم بود. ایشان کارشناس طب سنتی هستند و به بهانه بیماری خدا ما را با هم آشنا کرد. خدا به من شهامتی داد که به ایشان پیشنهاد ازدواج دادم. ایشان هم که توانمندی ها و فعالیت های مرا دیده بود موافقت کرد و الان ۶ سال از ازدواجمان می گذرد.

از کتابتان بگویید؟

خوشحالم که به جایی رسیده ام که تجربیات خود را در قالب یک کتاب به نام «چله شکرگزاری» نوشته ام. در این کتاب تمریناتی را قرار داده ام که عزیزانی که آن را می خرند می توانند با استفاده از آن زندگی شان را تغییر دهند و در مسیر آنچه می خواهند به آن برسند تلاش کنند.

این کتاب مخاطب خاصی ندارد چون همه آدم ها خواسته هایی دارند. اصولا انسان همیشه دنبال نداشته هاست. خیلی وقت ها چیزهایی که وارد زندگی مان می شود روزی برایمان آرزو بوده است. اما این داشته ها به زودی فراموش می شود و تلاش من این بوده است که تمرکز روی داشته ها کنیم.

وقتی تمرکز بر روی داشته هایمان کنیم و شکر نعمت هایی را که خداوند به ما داده است را انجام دهیم برکات بیشتری وارد زندگی مان می شویم. تمرکز کتاب روی این نکته است.

روح بزرگی دارد

شما از ازدواج تان با آقای بهاری بگویید.

من آزاده فقیه نیا هستم. در سال ۹۶، شخصی بین من و آقای بهاری این آشنایی را به وجود آورد که من ایشان را از دور ویزیت کنم. چرا که من اهل مازندران هستم و ایشان ساکن تهران.

در یکی دو جلسه ای که به ایشان مشاوره دادم دیدم ایشان روح بزرگی دارند که کمتر کسی دارد. من خیلی آدم سخت پسندی بودم و تمام موارد ازدواجی که برایم پیش می آمد را به راحتی رد می کردم.

همچنین من اهل مطالعه بودم و دنبال آدمی بودم که اهل مطالعه و فکرش باز باشد. به معنویت علاقمند بودم چون یک خانواده مذهبی داشتم. تمام این موارد در کنار هم باعث شد به پیشنهاد ایشان جواب مثبت دهم.

جالب این که شرایط فیزیکی دوستان همسرم (که بیماری مشابه و حتی پیشرفته تری دارند) هم طوری بود که فکر می کردند هرگز نخواهند توانست ازدواج کنند. اما آنها با دیدن ازدواج او به فکر ازدواج افتادند و ازدواج کردند. خودشان هم به همسرم گفتند تو باعث شدی این تابو برای ما بشکند.

بازخورد کتاب همسرتان چطور بود؟

ما حدود ۵ سال است که در این زمینه در فضای مجازی فعالیت می کنیم. سال های اول دیدیم خیلی ها بابت جملات شکرگزاری که ما می نویسیم مدام پیام های مثبت می فرستند. واقعا باور نکردنی بود. من و همسرم این جملات مثبت را ساعت ۶ و نیم صبح در پیجمان می گذاشتیم و آنها آن را یادداشت و در طول روز تکرار می کردند.

بعد از یکی دو هفته دیدیم همه آنها پیغام می فرستند که حال دلمان خوب شده است، روابط مان در زندگی با همسرمان خوب شده است، در کارمان ارتقا پیدا کرده ایم، درآمدمان بیشتر شده و غیره. وقتی این پیام ها را دیدیم متوجه شدیم راهی که می رویم درست است.

ما از این فضا استفاده کردیم و به دنبال یک باقیات صالحات بودیم. به نظر من نوشتن کتاب های این چنینی مانند بیمارستان ساختن است و بعد از رفتن ما از این دنیای خاکی، باقیات صالحات محسوب می شود.

چرا که افرادی که از آن استفاده می کنند می توانند زندگی شان را در تغییر دهند. فکر نکنم چیزی بالاتر از این در این دنیا باشد که بتواند خدا را راضی کند.

فرهنگ اندیشه و تاریخ ۰ نفر ناصر غضنفری برچسب‌ها سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ایرنا ازدواج ساده پروندهٔ خبری سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ایرنا ازدواج ساده سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ایرنا ازدواج ساده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۵۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حادثه‌ای که زندگی ژوزه را تغییر داد؛ مورایس چگونه مسلمان شد

به گزارش قدس آنلاین، مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی‌تردید یکی از متفاوت‌ترین مربیان خارجی است که در سال‌های اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه‌ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی‌های قابل تحسین او، علاقه‌ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می‌دهد. 
این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال‌ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ می‌کنند.

* حادثه‌ای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما می‌شود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.

* می‌خواهم مسلمان شوم
اما آنچه مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و می‌گوید: «من می‌خواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرایند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.

* ازدواج با دختر ایرانی
از مدت‌ها قبل زمزمه‌هایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگ‌تر شد و رسانه‌ها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته می‌شود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانی‌اش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • اتفاقی که باعث شد مورایس مسلمان شود
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • بهره مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی و مشاوره بهزیستی مازندران
  • حادثه‌ای که زندگی ژوزه را تغییر داد؛ مورایس چگونه مسلمان شد
  • بهره‌مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات مشاوره بهزیستی مازندران
  • ۲۳ درصد پرونده های مشاوره طلاق در مازندران منجر به ساز شد
  • پشت پرده مسلمان شدن مورایس سرمربی سپاهان
  • تصمیم بزرگ: مورایس چگونه مسلمان شد